عاشقانه های رز آبی

استفاده از تصاویر حاوی اشعار "رضا رز آبی" ؛ بدون اجازه ناشر شرعا حرام است

عاشقانه های رز آبی

استفاده از تصاویر حاوی اشعار "رضا رز آبی" ؛ بدون اجازه ناشر شرعا حرام است

وقت فرو پاشی . . .




از من فاصله بگیر


پشتم را خالی کن

..

بگذار در انتها

وقت فرو پاشی 

نگران کابوسی دیگر نباشم

..

شانه های ظریفت

قلب شریفت

و

بغض های غریبانه ات 

تاب این انهدام را ندارد

..

از من فاصله بگیر

با آنکه می دانی

آخرین بنده بودنم

آهنگ نفس های تو بود

..

از من ف ا ص ل ه بگیر 


پشتم را خالی کن

..

بگذار در انتها

وقت فروپاشی 

نگران کابوسی دیگر نباشم




فصل کوچ می رسد


و

من نت های ب خواب رفته را

یکی یکی بیدار می کنم

تا کمی بی تکلیف در هوا

معلق باشند

تا

سیاه ها با سپید

رویاها با کابوس

و

درد ها با لبخند

تلفیق شوند

تا

باز سمفونی درد اجرا شود

در روزی دیگر

و

اکرانی دیگر

   

  با تشکر از دوست عزیزم:
        داریوش پارسا


نظرات 137 + ارسال نظر
عسل دوشنبه 4 آذر 1392 ساعت 09:43 http://www.asalmoradi.blogfa.com

کودک درونم هرچند بازیگوش باشد با احساس کسی بازی نمیکند

فرناز دوشنبه 4 آذر 1392 ساعت 09:39 http://www.raha69.blogsky.com

سلام؛شما هم با افتخار لینک شدید

شادی دوشنبه 4 آذر 1392 ساعت 00:33 http://shadi-shadi.blogsky.com

ببچاره من !!

به قلاب صید ماهیگیری افتادم که فقط برای “تفریح” ماهی میگرفت ..،!

شادی دوشنبه 4 آذر 1392 ساعت 00:31 http://shadi-shadi.blogsky.com

از تـــو به کجا شکایت ببرم!!؟؟
این جا همه طرفدار تــو هستند
قلبم،
روحم،
قلمم . . .

فرناز یکشنبه 3 آذر 1392 ساعت 23:23 http://www.raha69.blogsky.com

شرمنده ها اما سمت راست زیر لینک دوستان؛راستی با نظرتون با تبادل لینک چیه؟ اگه دوس داشتید منو به اسم درد و دل فرناز لینک کنید و بهم خبر بدید به چه اسمی بلینکمتون؛در ضمن شرمنده نظر قبلیم بی ادبانه حرف زدم در واقع فکر کردم مثل بقیه بچه ها همسن و سال خودمونید؛منتظرم

بوی دود می آید...!
به گمانم جماعتی پای دنیای مجــازی می سوزانند عمـــــر خویش را...!!!

نگاهتـــــــ ــ
بی خــــــار
بر اندام من می پیچــــــــد ….

همه گفتن :عشقت داره بهت خیانت می کنه!
گفتم :می دونم!
گفتن :این یعنی دوستت ندارهاااا!
گفتم :می دونم!
گفتن :احمق یه روز میذاره میره تنها میشی! .. گفتم :می دونم!
گفتند :پس چرا ولش نمی کنی..؟!
گفتم :این تنها چیزیه که نمی دونم

یاسین یکشنبه 3 آذر 1392 ساعت 22:18 http://loveyou10.blogfa.com

مرسی سرزدی ممنون

یاسین یکشنبه 3 آذر 1392 ساعت 22:17 http://loveyou10.blogfa.com

یادم باشد امشب بعضی از آرزو هایم را دم در بگذارم
تارفتگرببرد بیچاره او...
مابقی راهم نقدا با خود به گور می برم
مابقی همان آرزوی باتو بودن است
حتی آرزوی داشتنت را هم به کسی نمی دهم

یاسین یکشنبه 3 آذر 1392 ساعت 22:17 http://loveyou10.blogfa.com

دلم بهانه ای میخواهد برای ادامه زندگی…
مثل یک بوسه عاشقانه که یادم بیاورد هنوز زنده ام !

فرناز یکشنبه 3 آذر 1392 ساعت 21:49 http://www.raha69.blogsky.com

سلام؛مرسی که از وبم دیدن کردید و نظر دادید؛بازم منتظر حضورتون هستم؛راستی اگه اومدید به وبم به وبلاگ برتر ماه واسم امتیاز بزارید؛اگه هر روز که به وبم سر بزنید و واسم یه کلیک کنید تا امتیاز بگیرم ممنون میشم؛

فرناز یکشنبه 3 آذر 1392 ساعت 21:42 http://www.raha69.blogsky.com

تنها تفاوت ما این است:تو به خاطر نمی آوری اما من از خاطر نمیبرم

دلمان خوش است که مینویسم

و دیگــران می خـواننــد

و عــده ای می گـوینــد

آه چـه زیبــا و بعضــی اشـک می ریــزند

و بعضــی مـی خنــدنـد

دلمــان خـوش اســت

به لــذت هــای کــوتـاه

به دروغ هــایی که از راســت

بـودن قشنــگ تـرند

به اینکــه کســی برایمــان دل بســوزاند

یـا کســی عاشقمــان شــود

با شــاخه گلی دل می بنــدیـم

دلمــان خـوش می شــود

به بـرآوردن خـواهشــی و چشــیدن لـذتـی

و وقــتی چیـــزی مـطابـق مــیل مــا نبــود

چقـــدر راحـت لگـــد می زنیـــم

و چــه ســــاده می شـکــنیم

همــــه چیـــز را

شادی یکشنبه 3 آذر 1392 ساعت 20:55 http://shadi-shadi.blogsky.com

چتر هم که باز کنی بی فایده است خیس خجالت میشوم زیر باران خوبیهایت...

شادی یکشنبه 3 آذر 1392 ساعت 20:53 http://shadi-shadi.blogsky.com

آدمها فقط آدم هستند نه بیشتر...

اگر کمتر از آنچه هستند نگاهشان کنی آنها را شکسته ای...

اگر بیشتر از آن حسابشان کنی آنها تو را می شکنند...

بین این آدما فقط باید عاقلانه زندگی کرد، نه...

عاشقــــــــــانه...

شادی یکشنبه 3 آذر 1392 ساعت 20:52 http://shadi-shadi.blogsky.com

قــــــرن هاســـــــــــت جستجـــــوگـــرِ آدم هستــــــم ...
تا لـــذتِ خـــوردنِ یک سیــــبِ ســـــــرخ را با او تجــربه کنــــــــــم ...
قرن هـــــــــــاســــــــــــــــــــت ...
مشکل از مــــــن نیســـــت ...
نه مـــــــن ..!
نه سیــــبِ ســــرخ ...!
نه شیــــطــــــان ...!
" تـــــــــــو " نایــــــــــاب شــــده ای " آدم " ...

شادی یکشنبه 3 آذر 1392 ساعت 20:51 http://shadi-shadi.blogsky.com

شاید نشود به گذشته بازگشت و یک آغاز زیبا ساخت ،

ولی میشود هم اکنون

آغاز کرد و یک پایان زیبا ساخت . . .

عسل یکشنبه 3 آذر 1392 ساعت 08:55 http://www.asalmoradi.blogfa.com

یواشــــکی دوستم داشته باش!
آدمای دنیـــــــای من، چشـــم دیدن عشــــق رو ندارن!

nafas یکشنبه 3 آذر 1392 ساعت 08:38 http://otaghakechobieman.blogfa.com

ﻣﻦ ﯾﮏ ﺩﺧﺘﺮﻡ ;
ﺧﺎﻟﻘﻢ ﺑﻪ ﻧﺎﻣﻢ ﺳﻮﺭﻩ ﻧﺎﺯﻝ ﮐﺮﺩ ... !
ﻣﻦ ﯾﮏ ﺩﺧﺘﺮﻡ
ﺩﺭ ﺗﻘﻮﯾﻢ ﺭﻭﺯﯼ ﺑﻪ ﻧﺎﻣﻢ ﺛﺒﺖ ﮐﺮﺩﻧﺪ ... !
ﺑﺎ ﺗﻤﺎﻡ ﻣﺮﺩﺍﻧﮕﯿﻬﺎﯾﺖ ﻫﯿﭻ ﮔﺎﻩ ﻧﻤﯿﺘﻮﺍﻧﯽ ﺑﻔﻬﻤﯽ ﻋﺸﻖ ﺑﻪ ﻻﮎ ﻗﺮﻣﺰ ﺭﺍ ... !
ﮔﺮﯾﻪ ﮐﺮﺩﻥ ﺑﺪﻭﻥ ﺧﺠﺎﻟﺖ ...
ﺩﺭﮎ ﮐﺮﺩﻧﺶ ﺩﺭ ﺗﻮﺍﻧﺖ ﻧﯿﺴﺖ !
ﻣﻨﻢ ﻟﯿﻼﯼ ﻋﺸﻖ ﻭ ﺯﻟﯿﺨﺎﯼ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ... !
ﻣﻦ ﺩﺧﺘﺮﻡ
ﭼﮏ ﻧﻮﯾﺲ ﻫﯿﭻ ﺍﺣﺴﺎﺳﯽ ﻧﻤﯿﺸﻮﻡ ... !
ﻣﻦ ﺩﺧﺘﺮﻡ ﺩﺧﺘﺮﺍﻧﻪ ﻣﯿﺨﻨﺪﻡ ....
ﭘﺲ ﻣﺮﺍ ﮐﻪ ﺧﻨﺪﺍﻥ ﻣﯿﺒﯿﻨﯽ ﺑﺮﭼﺴﺐ ﻫﺮﺯﮔﯽ ﺑﺮﭘﯿﺸﺎﻧﯿﻢ ﻧﺰﻥ ... !
ﺩﺧﺘﺮﻡ ﻭ ﺩﺧﺘﺮﺍﻧﻪ ﻧﺎﺯ ﻣﯿﮑﻨﻢ ...
ﺩﺧﺘﺮﺍﻧﻪ ﺣﺴﺎﺩﺕ ﻣﯿﮑﻨﻢ ...
ﺍﺭﯼ ﻣﻦ ﻫﻤﺎﻥ ﺩﺧﺘﺮﻡ ﮐﻪ ﻋﺸﻮﻩ ﻫﺎﯾﻢ ﺑﺮﺑﺎﺩ ﻣﯿﺪﻫﺪ ﻏﺮﻭﺭ ﻣﺮﺩﺍﻧﻪ ﺍﺕ ﺭﺍ

وقتی که آفتاب دل از کوچه کنده است

تکلیف تلخ پنجره تحـــــــریم خنده است

آنقدر دوستـــــــــت دارم کــــــه
پروانه ها گیـــــــــــج می شوند
گل ها تعجب می کنند و
باران دلــــــــش آب می افتد

shabnam شنبه 2 آذر 1392 ساعت 15:06 http://shabnam-33.blogfa.com

تن های ما تنهاست
دل های ما با هم
دل از تو لبریزست
تنهای تنها هم

diana شنبه 2 آذر 1392 ساعت 12:44 http://hdiana.blogfa.com

کنم هر شب دعایی کز دلم بیرون رود مهرش
ولی آهسته می گویم الهی بی اثر باشد.

کنم هر شب برای مهر او گریه که شاید بشنود دردم
ولی آهسته می گویم الهی بی خبر باشد
وب سایت ایمیل

شادی شنبه 2 آذر 1392 ساعت 00:10 http://shadi-shadi.blogsky.com

انگشتانت را به من قرض بده ...

برای شمردن لحظه های نبودنت کم آورده ام...!!

بسکه من دلتنگمـــ !!

شادی شنبه 2 آذر 1392 ساعت 00:09 http://shadi-shadi.blogsky.com

گریه ام میگیرد...
وقتی میبینم کسی ک روزی تمام دنیای من بود...
حالا منت دیگری را میکشد....

شادی شنبه 2 آذر 1392 ساعت 00:08 http://shadi-shadi.blogsky.com

دلـــــــــگــــیـــــــــرمـــــــــ ــــ ــ ـ
از عـــشــ ـ ـ ـ ــق هــایـــی کـــه …
مــثـــــــل حـــلــــقـِِِِِِــــــه هـــای قــلـــیــــان
اول بـــــــزرگــــ مــیـــشــود و بعــــــد مــــحــ ـ ـ ـ ـو….!!!

شادی شنبه 2 آذر 1392 ساعت 00:08 http://shadi-shadi.blogsky.com

با فنجانی چای هم میتوان مست شد ؛
اگر کسی که باید باشد،"باشد"

reyhaneh جمعه 1 آذر 1392 ساعت 21:13 http://reyhan630.blogfa.com

غرور و تعصب سدی است!! در برابر رودخانه های آگاهی !! سیمان و مصالح این سد از نادانسته هایمان تامین میشود!! هر چه نادانسته هایمان بیشتر باشد این سد محکمتر است!!
شکستن این سد دریاچه های خرد مان را پر آب خواهد کرد !!

ارزشمند ترین ثروتی که یک مرد می تواند در این دنیا مالک آن باشد،

قلب یک زن است. که به دنیا می ارزد.

لیلا جمعه 1 آذر 1392 ساعت 13:41 http://sohasport.blogfa.com

بــــاز هـــــم خیال تــــو
مــــرا
“برداشــــت”
کجــــا می بــــرد نمــــی دانــــم...!!

سارا جمعه 1 آذر 1392 ساعت 10:43 http://shikofe.mihanblog.com/

عازم

یک سفرم

سفری دور به جایی نزدیک

سفری از خود من تا به خودم

مدتی هست نگاهم به تماشای خداست

و امیدم

به خداوندی اوست...

شادی جمعه 1 آذر 1392 ساعت 02:03 http://shadi-shadi.blogsky.com

از وقتی که تــو رفتی ،
آینده هیچ وقت نیامد که هیچ
گذشته هم هیچ وقت نگذشت . . .

شادی جمعه 1 آذر 1392 ساعت 02:03 http://shadi-shadi.blogsky.com

پُرم از اشک...
آنقَدر که
دنیا باید چتر بر سَرش بگیرد
و با احتیاط مرا ورق بِزند...

شادی جمعه 1 آذر 1392 ساعت 02:02 http://shadi-shadi.blogsky.com

ببچاره من !!

به قلاب صید ماهیگیری افتادم که فقط برای “تفریح” ماهی میگرفت ..،!

شادی جمعه 1 آذر 1392 ساعت 02:02 http://shadi-shadi.blogsky.com

از تـــو به کجا شکایت ببرم!!؟؟
این جا همه طرفدار تــو هستند
قلبم،
روحم،
قلمم . . .

میترا جمعه 1 آذر 1392 ساعت 02:02 http://fereshteh21.blogfa.com

مترسک گفت : ای گندم شاهد باش مرا برای ترساندن آفریدند اما من عاشق پرنده ای بودم که از گرسنگی مرد.......

شادی جمعه 1 آذر 1392 ساعت 02:01 http://shadi-shadi.blogsky.com

چتر هم که باز کنی بی فایده است خیس خجالت میشوم زیر باران خوبیهایت...

سالهاست درب خانه ام
از جنس شیشه شده
اگر دلتنگ من شدی
فقط با لهجه باران
در بزن!!!

راضیه پنج‌شنبه 30 آبان 1392 ساعت 15:49 http://raziea.mihanblog.com/

چه فرقی می کند مهر باشد
یا آبان و یا آذر ماه...!؟
وقتی تو باشی و پاییز باشد
باران، برگها و ابر باشند
زندگی رنگ دیگری دارد؛
من وپاییز هر دو عاشق توهستیم!
نگاه تو در شعرم پیداست،

بهناز پنج‌شنبه 30 آبان 1392 ساعت 14:05 http://dele-asemani.blogfa.com

آخه نوشتن دل میخواد
ندارم
باور کن...

بهناز پنج‌شنبه 30 آبان 1392 ساعت 13:14 http://dele-asemani.blogfa.com

و همه فراموش خواهند کرد
که من در تمام عمرم تنها دو بار شاعر شدم
یک بار با دیدن تو ،بار دیگر با ندیدنت . . .

چقد این جمله هارو دوست دارم
ولی من فقط با ندیدنش....

بهناز پنج‌شنبه 30 آبان 1392 ساعت 13:11 http://dele-asemani.blogfa.com

سلام رضا؟ خوبی؟
چقد خوشحالم دوباره باهات حرف میزنم
یکم بی معرفتی کردم نیومدم وبت
این وبت قالبش خوشگله
تو هر دوتا وبم لینکت کردم
چقد خوبه که تو هنوز مینویسی
ولی من نه

عاشقانه های رزقرمز " رضا " پنج‌شنبه 30 آبان 1392 ساعت 12:06 http://www.rrr68.blogsky.com

حتما بخون خیلی قشنگه پسر فقیری که از راه فروش خرت و پرت در محلات شهر، خرج تحصیل خود را بدست میآورد یک روز به شدت دچار تنگدستی شد. او فقط یک سکه ناقابل در جیب داشت. در حالی که گرسنگی سخت به او فشار میاورد، تصمیم گرفت از خانه ای تقاضای غذا کند. با این حال وقتی دختر جوانی در را به رویش گشود، دستپاچه شد و به جای غذا یک لیوان آب خواست. دختر جوان احساس کرد که او بسیار گرسنه است. برایش یک لیوان شیر بسیار بزرگ آورد. پسرک شیر را سر کشیده و آهسته گفت: چقدر باید به شما بپردازم؟ دختر جوان گفت: هیچ. مادرمان به ما یاد داده در قبال کار نیکی که برای دیگران انجام می دهیم چیزی دریافت نکنیم. پسرک در مقابل گفت: از صمیم قلب از شما تشکر می کنم. پسرک که هاروارد کلی نام داشت، پس از ترک خانه نه تنها از نظر جسمی خود را قویتر حس می کرد، بلکه ایمانش به خداوند و انسانهای نیکوکار نیز بیشتر شد. تا پیش از این او آماده شده بود دست از تحصیل بکشد. سالها بعد... زن جوانی به بیماری مهلکی گرفتار شد. پزشکان از درمان وی عاجز شدند. او به شهر بزرگتری منتقل شد. دکتر هاروارد کلی برای مشاوره در مورد وضعیت این زن فراخوانده شد. وقتی او نام شهری که زن جوان از آنجا آمده بود شنید، برق عجیبی در چشمانش نمایان شد. او بلافاصله بیمار را شناخت. مصمم به اتاقش بازگشت و با خود عهد کرد هر چه در توان دارد، برای نجات زندگی وی بکار گیرد. مبارزه آنها بعد از کشمکش طولانی با بیماری به پیروزی رسید. روز ترخیص بیمار فرا رسید. زن با ترس و لرز صورتحساب را گشود. او اطمینان داشت تا پایان عمر باید برای پرداخت صورتحساب کار کند. نگاهی به صورتحساب انداخت. جمله ای به چشمش خورد: همه مخارج با یک لیوان شیر پرداخته شده است. امضا دکتر هاروارد کلی زن مات و مبهوت مانده بود. به یاد آنروز افتاد. پسرکی برای یک لیوان آب در خانه را به صدا در آورده بود و او در عوض برایش یک لیوان شیر آورد. اشک از چشمان زن سرازیر شد. فقط توانست بگوید: خدایا شکر... خدایا شکر که عشق تو در قلبها و دستهای انسانها جریان دارد. آرزوتوازخدابخواه،بعدآیه زیروبخون:بسم الله الرحمن والرحیم لاحول ولاقوه الابالله العلی العظیم،این پیاموبه 9نفربفرست آرزوت برآورده میشه،باور نمیکردم واقعاقبول شداگه پاک کنی ونفرستی خداآرزوتوقبول نمیکنه ساعتتونگاه کن ببین 9دقیقه بعد1اتفاق خوشحالت میکنه......

[ بدون نام ] چهارشنبه 29 آبان 1392 ساعت 22:20

وقتی تو نیستی
نه هستهای ما چونان که بایدند
نه بایدهای ما

مثل همیشه ،
آخر حرفم را
و حرف آخرم را
با بغض فرو می خورم

عمریست لبخندهای لاغر خود را
در دل ذخیره می کنم
باشد
برای روز مبادا
اما در صفحه های تقویم
روزی به نام روز مبادا نیست

آن روز هر چه باشد
روزی شبیه دیروز
روزی شبیه فردا
روزی شبیه همین روزهای ماست
اما کسی چه می داند
شاید امروز نیز
روز مبادا باشد

وقتی تو نیستی
نه هستهای ما چونان که بایدند
نه بایدهای ما

هر روز بی تو
روز مباداست !



قیصر امین پور

فاطمه خانم چهارشنبه 29 آبان 1392 ساعت 17:24

گر تو آزاد نباشی، همه دنیا قفس است
تا پر و بال تو و راه تماشا بسته است
هر کجا هست، زمین تا به ثریا قفس است
تا که نادان به جهان حکمروایی دارد
همه‌جا در نظر مردم دانا قفس است

فریدون مشیری

reyhaneh چهارشنبه 29 آبان 1392 ساعت 13:56 http://reyhan630.blogfa.com

کاش بتوانیم فقط یک نفر را دوست داشته باشیم
به یک نفر بگوییم دوستت دارم و فقط با یک نفر درد دل کنیم، حرف بزنیم و قرار بگذاریم
یک نفر را ببوسیم به آغوش بکشیم و دغدغه هایش را به جان بخریم
یک نفر، یک جایی، یک حرف هایی دارد که فقط می خواهد به "یک نفر" بگوید
من، یک نفر یک نفری هستم که من او را و او مرا دوست دارد، دارم
اما نه او میتواند و نه من میتوانم آنگونه که باید از پس اختلاف مان بر بیاییم و برای همیشه یک نفر هم بمانیم...

shabnam چهارشنبه 29 آبان 1392 ساعت 11:46 http://shabnam-33.blogfa.com

ﺁﺩﻡ ﻫﺎ ﻓﻘﻂ ﺁﺩﻣﻨﺪ ... ﻧﻪ ﮐﻤﺘﺮ ﻭ ﻧﻪ ﺑﯿﺸﺘﺮ ... ﺍﮔﺮ ﮐﻤﺘﺮ ﺍﺯ ﺁﻧﭽﻪ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻧﮕﺎﻫﺸﺎﻥ ﮐﻨﯽ ، ﻣﯽ ﺷﮑﻨﻨﺪ . ﺍﮔﺮ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺍﺯ
ﺁﻥ ﺣﺴﺎﺑﺸﺎﻥ ﮐﻨﯽ ، ﺗﻮ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺷﮑﻨﻨﺪ ... ﺑﯿﻦ ﺍﯾﻦ ﺁﺩﻡ ﻫﺎ ﺑﺎﯾﺪ ﻋﺎﻗﻼﻧﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﺮﺩ ﻧﻪ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ....

shabnam چهارشنبه 29 آبان 1392 ساعت 11:44 http://shabnam-33.blogfa.com

یکی از همین روزها
باید خدا راصدا بزنم
یک میز دو نفره
دو صندلی
یکی من
یکی خدا
حرف نمیزنم
نگاهم کافیست
میدانم
برایم اشک می ریزد!!

shabnam چهارشنبه 29 آبان 1392 ساعت 11:43 http://shabnam-33.blogfa.com

تنهاییت را با کسی پر نکن !!!!
احساست را بازی می دهند و در آخر می گویند . . .
!!!! قسمت نبود !!!!

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.